معنی شهری در جنوب شبستر

لغت نامه دهخدا

شبستر

شبستر. [ش َ ب ِ ت َ] (اِخ) قصبه ٔ مرکز بخش شبستر واقع در 53 هزارگزی باختری تبریز. دارای 7640 تن سکنه. آب آن از چشمه و رود چای دره و محصول آن غلات، حبوبات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

شبستر. [ش َ ب ِ ت َ] (اِخ) نام یکی از بخشهای شش گانه ٔ شهرستان تبریز. این بخش 71 آبادی دارد و سکنه ٔ آن 77980 تن است که با سکنه ٔ خود شبستر 85620 تن میشود. آب آن از برفهای ذوب شده ٔ دره های کوه میشاب و محصول آن پنبه، نباتات روغنی، بادام، گردو، شفتالو، زردآلو، نخود و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

عربی به فارسی

جنوب

جنوب , جنوبی , بسوی جنوب , نیم روز

فارسی به عربی

جنوب

جنوب

فرهنگ عمید

جنوب

[مقابلِ شمال] (جغرافیا) یکی از چهار جهت اصلی برابر با طرف دست راست کسی که رو به مشرق ایستاده باشد،
[مجاز] شهرها و سرزمین‌های واقع در جنوب کشور،
[مقابلِ شمال] [قدیمی] بادی که از سمت جنوب می‌وزد،

فرهنگ فارسی آزاد

جنوب

جَنُوب، جهت مقابل شَمال (چون در ایران قبله به سمت جنوب است لذا گاهی رو به جنوب را رو به قبله نیز می گویند و دیگر آن که اغلب جُنُوب تلفظ می کنند در حالی که جُنُوب جمعِ جَنْب است)،

معادل ابجد

شهری در جنوب شبستر

1742

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری